خاقانی (قصاید)/هان ای دل عبرت بین از دیده نظر کن هان
هان ای دل عبرت بین از دیده عبر کن هان. ایوان مدائن را آیینهٔ عبرت دان. یک ره ز لب دجله منزل به مدائن کن. وز دیده دوم دجله بر خاک مدائن ران. خود دجله چنان گرید صد دجلهٔ خون گویی. کز گرمی خونابش آتش ...